۱۳۸۸ بهمن ۶, سه‌شنبه

ممیزی ...

بنا بود جشنواره ای دانشجویی در هفته ی آخر بهمن ماه در رشته های گوناگون هنری برگزار گردد. گروه تاتر ما نیز برای حضور اعلام آمادگی کرد. من هم به عنوان نویسنده و کارگردان شرع به کار کردم. داستان نمایش گروهی تاتری بود که بنا بود نمایش مرگ یزدگرد بهرام بیضایی را به اجرا در آورد. در آخرین لحظه و در حالی که صحنه آماده است و بازیگران با لباس در صحنه حضور دارند به علت نرسیدن یکی از بازیگران، اجرا لغو می شود و بازیگران از مردم به این دلیل عذر خواهی می کنند و قصد ترک صحنه را دارند که یکی از بازیگران پیشنهاد می دهد نمایش را بدون بازیگر غایب اجرا کنند و .... مجموع موقعیت های پیش آمده فضایی را مهیا می سازد که ضمن خلق موقعیت هایی کمدی به برخی از مسایل روز پرداخته شود. با اینکه گروه برگزار کننده ی جشنواره با طرح چند ایراد و اصلاح جزیی کلیت متن را تصویب کرده بودند اما متاسفانه ممیزی داخل دانشگاه از شرکت گروه ممانعت به عمل آورد و ما به جای تمرین نمایش در این هفته های پایانی مشغول جلب رضایت مسئولین برای شرکت در این جشنواره هستیم. در ضمن امتحان هم می دهیم. پروپوزال هم تدوین می کنیم. آب حوض هم اگر زیاد نباشد می کشیم ...

۱ نظر:

  1. !?pirezan ham khafe mikoni
    ...
    ?!jashnvare
    !hahaha
    masoulin motekhasese filterization!va pastorization! va tahrifization! va be goh keshidanization!e namayesh nameha va afkar va ideha tashrif darand
    ?!che jashnvarei
    ?!che khiyarshuri
    ...
    khosh bashi jigar
    ! KASPERo peida kon az tarafe man bebusesh

    پاسخحذف