۱۳۸۹ آذر ۱۴, یکشنبه

بي حوصلگي مدام

اين روزها گويي بي حوصله تر شده ام
هرچند كه سعي كرده ام بيكار نباشم و آنقدر وقت كم بياورم كه حتي بي حوصلگي نيز مجال نيابد به خلوتم راه يابد اما انگار همه چيز دست به دست هم داده اند تا مرا خموده تر و بي حوصله تر كنند. تنها كاري كه اين روزها انجام مي دهم و مربوط به خود من است دو گروهيست كه هفته اي چند ساعت را با آنها به تمرين نمايش مي پردازم. يكي بچه هاي قديمي و جديد تئاتريند كه از روابط جا مانده اند و بيكاريشان را با من قسمت مي كنند و ديگري گروهي از دانش آموزان پرشور 13-14 ساله كه مي خواهند آل پاچينو باشند اما من را كارگردانشان كرده اند.

۴ نظر:

  1. پیام جان یعنی اینقدر بیکاری که رفتی با یه مشت بچه تئاتر کار کنی؟ آخه الان وقت زن گرفتنته برو یه کم کار کن پول در بیاری بچه جان

    پاسخحذف
  2. ما که تو رو به عنوان منبع روحیه و انرژی مثبت می شناسیم حتی اگه حوصله هم نداشته باشی

    پاسخحذف
  3. سلام
    خوبی
    خوش به حالت که بیکاری.
    ولی خیلی خوبه که همیشه فعال هستی.
    اومدی خبرم کن

    پاسخحذف
  4. عیبی نداره پیام جان
    همه ی ما گاهی وقتا پیش میاد که بطور موقت واسه مدت کوتاهی دچار پریود مغزی یا حتی یبوست فکری میشیم!
    و میدونم که این گریزگاه های به نظر سایرین پوچ برات حکم آلویز اولترا(بالدار بزرگ!) یا شیاف آنتی هموروییدو داره!
    موفق باشی و شاد.

    پاسخحذف