شیون فومنی را همه میشناسیم. اگر در هریک ازمحلات شهرمان به فردی برخورد کنیم و از او درباره ی شیون سوال کنیم خواهیم دید که همه ی افراد فارغ از سن و سال و طبقه ی اجتماعی و ... او را بخوبی میشناسند. حتی جوان های شهر که دیگر به زبان گیلکی تکلم نمی کنند نیز قادرند چند بیتی از شیون را از حفظ بخوانند. بسیاری از ابیات شیون بصورت ضرب المثل در میان مردم رواج یافته است و بسیاری از ضرب المثل های کهن گیلان نیز با شعر شیون جاودانگی یافته اند.
اما چه مساله ای سبب شده است که شعر شیون اینچنین جای خود را در میان توده های مردم باز کند؟! در این نوشتار سعی شده است این مساله در یک دید کلی مورد بررسی قرار گیرد و با یک نگاه اجمالی بر برخی از اشعار شیون جنبه های فکری و شخصیتی او بازکاوی شود.
شیون به زبان مردم کوچه و بازار سخن می گوید. شعر های او عاری از تکلف و خودنماییست. وا|ژه ها همان هاست که مردم روزانه با پآنها سر و کار دارند و درون مایه نیز زندگی و آلام خود مردم است. شیون داستان های مردم را به زبان مردم و برای مردم می گوید. او به شکل ماهرانه ای سختی ها و درد زندگی را در قالب داستان های طنز آمیز بیان می کند. شیون به خوبی می داند که متن جامعه از چه چیزی رنج می برد با بیان رنج های مردم به زبان طنز ضمن آرام کردن دردهايشان خنده اي نيز بر لبان مردم مي نشاند و این است که لطایف او در ذهن مخاطب جای می گیرند و تکرار می شوند.
نکته ی دیگری نیز که در جلب مخاطب شیون وجود دارد استفاده ی به جای او از تکنولوژی است.رسم الخط فارسی ظرف مناسبی برای نگارش گیلکی نیست (درمورد رسم الخط بعدا" باز هم خواهم نوشت). شیون با آگاهی از این موضوع و استفاده ی به جا از فناوری روی به دکلمه ی آثار می آورد. مخاطب از طریق گوش با شعر شیون ارتباط برقرار می کند، وسیله ای که عادت به شنیدن زبان گیلکی دارد. در حالی که چشم عامه مردم گیلان کمتر در مواجهه با گیلکی قرار گرفته است. به همین سبب استکه مشاهده می کنیم در بیشتر خانه ها در کنار کتابهایی چوندیوان حافظ و شاهنامه ی فردوسی و ... نوارکاست ها و سی دی های آثار شیون به چشم می خورد.
نگرش سیاسی شیون نیز تاثیر بسزایی در جاودانگی او و اثرش دارد. شیون خود را وابسته به هیچ گروه و جریان سیاسی نمیداند حزبش و تنها دغدغه ی زندگیش مردم اند.
« تا قبله می شین مردومه من قبله نمایم سودای چپ و راسته نارم فکر شومایم »
او در جاهای گوناگونی از شعر خود این مساله را اذعان می دارد. بررسی همه ی آثار شیون در این مقال نمی گنجد لذا تنها نگاهی به چند اثر مشهور و محبوب شاعر می اندازیم. شیون ابتدا در آغاز منظومه ی گاو بیانیه ی سیاسی خود را صادر می کند و با انتقاد از جریانهای سیاسی موجود و براعت از آنها داستان را از زبان مردی نقل می کند که یک دهاتی ساده دل و درستکار و رنجدیده است و به قول خودش:
« می پا اگر کج بشه راست شه می دس دو خاله چوبم کی خورم کس به کس »
تمام داستان مملو از انتقاد به نظام فئودالی حاکم و فساد دستگاه حکومت است این دیدگاه سیاسی در منظومه ی هیچ شکل جدیدی به خود میگیرد. قهرمان داستان فردیست که نام هیچ را برای خود انتخاب کرده است. این نام زمینه ای را فراهم می کند تا بتواند مشکلات تک تک اقشار اجتماع را در برابر یکی از دوستان خود که اتفاقا خان زاده است بررسی کند و بهترین راه را در جامعه برای مصون ماندن از مشکلاتی که اجتماع برایش فراهم کرده است هیچ بودن و در واقع جدا بودن معرفی کند. در منظومه ی معرفی با داستان مرد فقیری به نام مم جعفر (محمد جعفر) مواجه ایم که به علت فشار های ناشی از فقر و گرانی در خیابان پرسه میزند که به جرم دزدی دستگیر می شود. این مساله شرایطی را مهیا می کند تا شاعر بتواند بی پروا بر فساد گسترده ی حاکم بر جامعه بتازد و ضمن انتقاد به ارکان مختلف آن و بی عدالتی مجامع حکومتی با این لحن آنها را مورد خطاب قرار دهد که:
« دوزد و دغل فتّ و فراوانیدی مم جعفران گوشه ی زندانیدی »
سرانجام شخصیت داستان های شیون که سالهای گوناگون تاریخ این مملکت را طی کرده است و از تمام جریان های جاری مملکتی تنها چیزی که نصیب او شده رنج بوده است به انقلاب میرسد. انقلابی که شیون با حرارت زیادی از آن سخن می گوید اما نتیجه باز هم ....
داستان نقل و نبات هاب حکایت انقلاب است و تاثیری که یک انقلاب بر زندگی یک فرد ساده ی ناآگاه می گذارد. البته خود شیون نیز در جایی بیان می دارد که هدف از این داستان نشان دادن حرکت یک انسان در تداوم یک انقلاب یعنی چیزی که می تواند از جامعه بگیرد است و به این خاطر نمی توان منکر جهش ها شد.
شیون در همه جا از زبان مردم خود سخن می گوید و از رنج هایشان. شیون شاعر رنج توده هاست و هدفش پایان این رنج.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر